- نویسنده : مدیریت سایت
- ۰۹ تیر ۱۳۹۸
- کد خبر 10953
- 921 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
آیا همه چیز از آب خلق شده است/ نقدی بر نظریه تکامل داروین
خبرگزاری فارس: گاهی برخی افراد از آیه «هر چیز زندهای را از آب خلق کردیم» برای اثبات تئوری داروین کمک میگیرند، در عین حال خلقت همه چیز از آب را اعجاز نمیدانند، در حالی که پیامبر(ص) نیز میفرماید: «هر چیزى از آب آفریده شده است».
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، برخی افراد از آیه «همه چیز را از آب خلق کردیم» برای اثبات تئوری داروین استنباط میکنند و در مقابل آیاتی را که اشاره دارد حضرت آدم و حوا مستقیماً از خاک خلق شدند، تناقض با آیه فوق میدانند، علاوه بر آن، خلقت همه چیز از آب را اعجاز نمیدانند.
حجتالاسلام حسن رضا رضایی، مدیر گروه رشته علوم قرآن و حدیث مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به این شبهه، چنین میگوید:
قرآن در چند آیات آب را منشأ پیدایش حیات در روى کره زمین مىداند: «… وَجَعَلْنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَیء حَىٍّ…» (۱) و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم… .
پیامبر اکرم(ص) نیز در حدیثی «کل شىء خلق من الماء»(۲)، هر چیزى از آب آفریده شده است؛ اشاره دارد، آب به مایعى گفته مى شود که از دو عنصر هیدروژن (۱/۱۱%) و اکسیژن (۹/۸۸%) ساخته شده است. (۳)
آیتالله ناصر مکارم شیرازی درباره آفرینش جنبندگان از آب، سه احتمال را مطرح مىکند:
الف) هم چنان که در روایات نیز آمده است، منظور از آب، نطفه است (این احتمال اشکال دارد؛ زیرا برخى حیوانات تک سلولى از طریق تقسیم سلولها به وجود مىآیند نه از طریق نطفه).
ب) منظور، پیدایش نخستین موجود است؛ زیرا طبق بعضى روایات اسلامى اولین موجودى که خدا آفرید، آب بود، سپس انسانها، طبق فرضیههاى علمى جدید نیز، نخستین جوانه حیات در دریاها ظاهر شده است.
ج) مقصود این است که در حال حاضر، ماده اصلى موجودات زنده و قسمت عمده ساختمان آنها را آب تشکیل مىدهد، هیچ موجود زندهاى نمىتواند بدون آب به حیات خود ادامه دهد.(۴)
هم چنین علامه طباطبایى قایل است که اشیاى زنده از آب خلق شدهاند، پس آب، ماده حیات است.(۵)
جالب اینکه دانشمندان امروز معتقدند که نخستین جوانه حیات در اعماق دریاها پیدا شده است، به همین دلیل آغاز حیات و زندگى را از آب مىدانند و اگر قرآن آفرینش انسان را از خاک مىشمرد، نباید فراموش کنیم، منظور از خاک همان طین (گل) است که ترکیبى از آب و خاک است.
این موضوع نیز قابل توجه است که طبق تحقیقات دانشمندان قسمت عمده بدن انسان و بسیارى از حیوانات را آب تشکیل مىدهد و اینکه بعضى ایراد کردهاند که آفرینش فرشتگان و جن با اینکه موجودات زندهاى هستند مسلماً از آب نیست، پاسخش روشن است، زیرا هدف موجودات زندهاى است که براى ما محسوس است، طبرسی در مجمع البیان اشاره به هر موجود صاحب حیات دارد (مجمع البیان، ذیل آیه)
نتیجه اینکه، اوّلا: اگر تفاسیر احتمالى از این آیات، مانند آب به معناى منى، مواد اصلى موجودات زنده، مبدأ پیدایش موجودات زنده، و… با یافتههاى بشر و نظریه قطعى علوم تجربى مطابقت داشته باشد، نشان از اعجازگویى اشارات علمى قرآن است.
ثانیاً: تفسیر احتمالى از آیه «وَجَعَلْنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَیء حَىٍّ»، آب مبدأ پیدایش موجودات زنده است، با ظاهر آیات ۳۰ «انبیا» و ۴۵ «نور» سازگار است و با یافتههاى علمى و نظریههاى تحول انواع مطابقت دارد، اما نمىتوان این احتمالات را به صورت قطعى به آیات قرآن تحمیل و تفسیر کرد.
*ادله طرفداران تکامل انواع و نقد آن
طرفداران نظریه تحول انواع یا تکامل، اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان، از طریق عقلى و تجربى و نقلى به اثبات این نظریه پرداختهاند که به طور مختصر به ادله آنها اشاره مىکنیم:
- دیرین شناسى: مطالعه دیرین شناسان بر روى فسیلها نشان مىدهد که موجودات زنده از صورتهاى سادهتر به صورتهاى کاملتر تغییر شکل دادهاند.
- تشریح مقایسهاى: قراین نشان مىدهد با مقایسه و تشریح استخوان بندى حیوانات مختلف، به دست مىآید که آنها داراى مشابهت هاى زیادى هستند و این نشان دهنده این است که تمام حیوانات از یک اصل و ریشه به وجود آمدهاند.
- جنین شناسى: بر اساس آزمایشها، جنینها قبل از تکامل، در رحم مادر یا در درون تخم، بسیار با هم مشابهت دارند و این نشان دهنده این است که همه از یک اصل و ریشه نشأت مىگیرند.
نقد و بررسى
اول: هر سه ادله فوق ظنى است، نه یقینى، زیرا اثبات فرضیه تکامل یا از طریق عقل است و یا از طریق آزمایش، حس و تجربه، اما دلایل عقلى و فلسفى را به این مسایل راهى نیست و از سوى دیگر، دست تجربه و آزمایش نیز از مسایلى که ریشه آنها در میلیونها سال قبل نهفته است، کوتاه است، در نتیجه، نمىتوان با این دلایل، یک فرضیه را به یک قانون تبدیل کرد.(۶)
دوم: اگر مسئله تبدّل انواع یک قانون کلى است، چرا برخى از جانداران به نوع دیگرى بدل شدند و برخى دیگر در همان سرزمین به جاى خود باقى ماندند؟
سوم: از نظر وراثت، دانشمندان جنینشناسى به دست آوردهاند که تنها تغییرات موجود در سلولهاى جنسى قابل انتقال به نسلهاى بعدى است، نه صفات اکتسابى.
چهارم: اصول و ارکان نظریه داروین، از تفسیر حقایقى چون غرایز، الهام، عقل و… عاجز است، البته خود او به توانایى نظریهاش در این زمینه اصرار مىورزد.
پنجم: طرفداران نظریه تکامل، تا کنون نتوانستهاند آخرین حلقه حد فاصل میان حیوان و انسان را بشناسند تا این زنجیره تکامل به کمال برسد.(۷)
آیات قرآن
برخى از دانشمندان مسلمان نیز، براى اثبات آن نظریه، به برخى آیات استدلال کردهاند که آنها به چند دسته تقسیم مىشوند:
الف) آیاتى که خلقت همه چیز را از آب مىدانند:
«وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْء حَیّ…»(۸)، با توجه به این آیه که مىگوید آفرینش همه موجودات (حتى انسان)، از آب است، برخى قایل شدهاند که در این جا قسمتى از عقاید قایلین به تکامل اثبات مىشود ۹ و بعضى نیز آیه فوق را اثبات نظریه تحول انواع مى دانند.(۱۰)
و خداوند تمام جنبندگان را از آب آفرید، پس برخى از آن ها بر روى شکم خود (خزندگان) و برخى بر دو پا و برخى نیز بر چهار پاى خود راه مىروند، خداوند هر آنچه بخواهد مى آفریند…(۱۱)
برخى از صاحب نظران معاصر، از این آیه، مراحل پیدایش موجودات در کره زمین را استفاده کردهاند و تفسیر «آب» به نطفه جنس نر را خلاف ظاهر مىدانند و معتقدند منشأ پیدایش موجود زنده «آب مخلوط با خاک» است و شاید علّت مقدّم داشتن حیوانات (خزندگان) این است که معروفترین آنها که خزندگان آبى هستند، نخستین موجودات زندهاند، سپس حیوانات خزنده خشکى و بعد انسان و پرندگان و برخى انواع میمونها آفریده شدهاند.(۱۲)
ب) آیاتى که به مراحل خلقت اشاره دارند:
«وَلَقَدْ خَلَقْناکُمْ ثُمَّ صَـوَّرْناکُمْ ثُـمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لاِدَمَ…»(۱۳)
آیتالله مشکینى درباره این آیه مىنویسد: این آیه از جمله بهترین آیات قابل استفاده براى اثبات این نظریه (تکامل) است، زیرا خداوند در این آیه بیان مىکند که قبل از شکل دادن به انسان او را آفرید و بعد از مدت نامعلوم او را به شکل انسان فعلى در آورد، سپس فرشتگان را امر به سجود در برابر یکى از افراد نوع انسان کرد.(۱۴)
آیتالله مکارم نیز، آیه فوق را بهترین دلیل براى طرفداران تکامل مىداند.(۱۵)
ج) آیاتى که به مرحله اول آفرینش انسان اشاره دارند (ماده اولیه):
«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِـین ثُمَّ قَضى أَجَلاًوَ أَجَلٌ مُسَمّىً عِنْدَهُ…»،(۱۶)
«إِنّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِین لازِب»، (۱۷)
«وَلَقَدْ خَلَقْنا الإِ نْسانَ مِنْ صَلْصال مِنْ حَمَاً مَسْنُون»، (۱۸)
ظاهر آیات فوق پیدایش انسان اولیه را از آب و خاک مىداند و با نظریه تحوّل انواع داروین همخوانى دارد.(۱۹)
د) آیاتى که به مرحله دوم آفرینش، یعنى بعد از شکل گیرى انسان و قبل از انتخاب آدم(ع) اشاره دارند:
«کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِـیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الکِتابَ بِالحَقِّ لِـیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِـیما اخْتَلَفُوا فِـیهِ…»،(۲۰)
برخى از این آیه چنین استفاده کردهاند که قبل از انتخاب حضرت آدم(ع) همه انسانها، امت واحد بودند و زندگى خود را بر اساس عقل و بدون مذهب مىگذراندند که بعدها خداوند از میان آنها حضرت آدم(ع) را برگزید و زندگى بشر را با دین و پیامبر همراه ساخت، در نتیجه، مىتوان گفت: آدم اولین انسان روى زمین نبوده است(۲۱)، در مقابل، گروهى دیگر حضرت آدم(ع) را نخستین انسان و پیامبر الهى (بدون کتاب و شریعت) مىدانند.(۲۲)
هـ) آیاتى که به انتخاب آدم از بین انسانها اشاره دارند:
«إِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ إِبْراهِـیمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلى العالَمِـینَ»،(۲۳)
برخى مىکوشند با استناد به این آیه، نظریه تحوّل انواع یا تکامل را به اثبات برسانند، آنها معتقدند که آدم از میان جمعى که مثل او بودند و از پیش با او مىزیستند برگزیده شد و لذا این دیدگاه که از نظر قرآن نوع انسان از آدم پدید آمده است، مبنا و اساسى ندارد.(۲۴)
در مقابل، برخى صاحب نظران، این تفسیر را براى آیه مناسب ندانستهاند، چنان که آیتالله مکارم شیرازى بیان میکند: «هیچ گونه دلیلى در دست نیست که منظور از عالمیان در این جا انسانهاى معاصر آدم بوده باشند، بلکه ممکن است مجموع انسانیت در تمام طول تاریخ بوده باشد، بنابراین لزومى ندارد که معتقد باشیم در عصر آدم، انسان هاى زیادى وجود داشتند که آدم از میان آنها برگزیده شده است».(۲۵)
آیتالله مصباح یزدى هم میگوید: «مىتوان گفت: انسانى را بر همه انسانهایى که پس از او مىآیند ترجیح دادم و اگر تنزل کنیم و بپذیریم که لازم است در عصر حضرت آدم انسانهاى دیگرى نیز باشند، مىتواند فرزندان خود او بوده باشند».(۲۶)
*استدلال طرفداران ثبات انواع از آیات
بعد از بررسى ادله طرفداران فرضیه تکامل، پیروان نظریه ثبات انواع نیز به آیات زیادى استدلال کردهاند که از جمله آنها به موارد ذیل مىتوان اشاره کرد:
الف) آیاتى که خلقت همه انسانها را از یک نفس واحد مىداند
«وَهُوَ الَّذِی أَنْـشَأَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة فَـمُـسْتَقَـرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ…»،(۲۷)
منظور از «نفس واحد» یک واحد شخصى است و اشاره به نخستین انسانى است که قرآن او را به نام «آدم» (پدر انسانهاى امروز) معرفى کرده و تعبیر «بنى آدم» (فرزندان آدم) نیز که در آیات فراوانى آمده، اشاره به همین است.(۲۸) لذا حضرت آدم نخستین انسان برگزیده روى زمین است و انسانهاى بعد از او، همه از نسل او هستند.
در مقابل، برخى، از این آیه فرضیه تکامل را اثبات کرده و قایلاند که مراد از نفس واحد، همان موجود زنده تک سلولى است که تمام موجودات از آن به وجود آمدهاند و با ترکیبات، فعل و انفعالات و تولید مثل، به صورت انواع مختلف جانداران و سرانجام به صورت انسان در آمده است.(۲۹)
ب) آیاتى که خلقت حضرت آدم را از خاک مى دانند
«إِنَّ مَثَلَ عِـیسى عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»،(۳۰)
«خَلَقَ الإِنْسانَ مِنْ صَلْصال کَالْـفَخّارِ»،(۳۱)
با توجه به این آیه، طرفداران ثبات انواع قایل شدهاند که حضرت آدم(ع) بدون واسطه از خاک آفریده شده است، نه از موجود قبلى و نه برگزیده از انسانهاى موجود آن زمان۳۲، اما در مقابل، طرفداران تحول انواع از تشبیه در آیه ۵۹ سوره «آل عمران» استفاده کردهاند، همان گونه که حضرت عیسى(ع) با واسطه از خاک آفریده شد (یعنى خاک تبدیل به مواد غذایى و جسم انسان و نطفه و… شد)، به عبارت دیگر، بعد از طى مراحلى، متولد شد، مشبه به آن، یعنى حضرت آدم(ع) نیز مراحلى را از آب و خاک گذراند تا اینکه جانداران و حیوانات و بعد، انسانها و کاملترین آن حضرت آدم به وجود آمد . هر چند در این جا پنج تشبیه وجود دارد(۳۳) و منحصر در آن تشبیه نیست.
* آیاتى که قابل انطباق با هر دو نظریه تکامل و ثبات انواع هستند
«خَلَقَ الإِنْسانَ مِنْ نُطْفَة فَإِذا هُوَ خَصِـیمٌ مُبِـینٌ» (۳۴)
«… أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُراب ثُمَّ مِنْ نُطْفَة ثُمَّ سَوّاکَ رَجُلاً» (۳۵)
«الَّذِی خَلَقَک فَسَوّاک فَعَدَلَک فِی أَیِّ صُورَة ما شاءَ رَکَّبَکَ» (۳۶)
«خَلَقَ الإِنْسانَ مِنْ عَلَق»(۳۷)
بنابراین ما همانند کلیسا (در قرن ۱۸و ۱۹ میلادى) در صدد نیستیم، که با چماق انکار و تکفیر با این نظریه مقابله کنیم، نظریهاى که بیش از دو قرن در میان دانشمندان تجربى تحقیق شده و برخى آن را پذیرفته و برخى دیگر به شدت آن را مخالف تحقیقات زیست شناسى و وراثت و تنازع بقا مىدانند و آن را به نقد مىکشند، دانشمندان اسلامى نیز که منبع و مأخذ آنها قرآن و سنت است درباره این نظریه با احتیاط سخن گفتهاند: چنان که علامه طباطبایى مىفرماید: ظاهر آیات قرآن، نسل کنونى بشر را از حضرت آدم و حوا، و آدم را از خاک مىداند، ولى قرآن درباره چگونگى خلقت حضرت آدم و دفعى یا تدریجى بودن و… ساکت است.(۳۸)
آیتالله مشکینى نیز صراحت آیات قرآن را در هر دو نظریه رد مىکند و قایل است که فهم مفسران را باید از کتابهاى آسمانى جدا کرد.(۳۹)، در نتیجه، مفسران معاصر ـ نه کسانى که با نام روشنفکرى جدید به تفسیر قرآن مىپردازند ـ این نظریه را به صورت یک احتمال قبول دارند؛ هر چند نقدها و اشکالهاى فراوانى به آن وارد کردهاند.
*پینوشتها:
- سوره انبیا، آیه ۳۰٫ سوره هود، آیه ۷٫در سوره نور، آیه ۴۵ و نیز سوره انعام، آیه ۹۹، سوره ابراهیم، آیه ۳۲،سوره طه، آیه ۵۳، به منشأ و پیدایش حیات اشاره دارند.
- محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۲۰۸، ح ۱۷۰؛ سیوطى، درالمنثور، ج ۴، ص ۳۱۷؛ شیخ کلینى، اصول کافى، ج ۸، ص ۹۴٫
- پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج ۱، ص ۱۴۰٫
- ناصر مکارم شیرازى و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۳۹۶ و ج ۱۴، ص ۵۰۸٫ (با تلخیص).
- ر.ک: سید محمد حسین طباطبایى، تفسیر المیزان، ج ۱۰، ص ۲۴۴٫
- محمد على رضایى اصفهانى، پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، ج ۲، ص ۲۵۲٫
- ر.ک: عبدالحسین خسرو پناه، کلام جدید، ص ۳۹۰-۳۹۳٫
- سوره انبیا، آیه ۳۰٫
- على مشکینى، تکامل در قرآن، ص ۲۳-۲۴٫
- ر.ک: سید قطب، فى ظلال القرآن، ج ۶، ص ۱۱۱٫
- سوره نور، آیه ۴۵٫
- ر.ک: تکامل در قرآن، ص ۲۴-۲۵، و بیآزار شیرازى، گذشته و آینده جهان، ص ۳۹-۴۲٫
- سوره اعراف آیه ۱۱؛ نیز سوره حجر، آیه ۲۸ و ۲۹، سوره ص، آیه ۷۱؛ سوره سجده آیه ۸-۹ همین مضمون را دارند.
- تکامل در قرآن، ص ۲۵٫
- ر.ک: تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۸۸٫
- سوره انعام، آیه ۲ نیز سوره ص، آیه ۷۱، سوره سجده، آیه ۸؛ سوره مؤمنون، آیه ۱۲ همین مضمون را دارند.
- سوره صافات، آیه ۱۱٫
- سوره حجر، آیات ۲۶٫
- تکامل در قرآن، ص ۲۶؛ محمد محمود اسماعیل، الاشارات العلمیه فى الایات الکوینه فى القرآن الکریم، ص ۱۱٫
- سوره بقره، آیه ۲۱۳، سوره یونس، آیه ۱۹ همین مضمون را دارد.
- على مشکینى، تکامل در قرآن، ص ۲۸-۲۷٫
- تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۵۸٫
- سوره آل عمران، آیه ۳۳٫
- ر.ک: یدالله سحابى، خلقت انسان، ص ۱۰۸٫
- تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۳۹۱٫
- محمد تقى مصباح یزدى، معارف قرآن، ص ۳۲۵، ر.ک: مسیح مهاجرى، نظریه تکامل از دیدگاه قرآن، ص ۵۴-۵۶٫
- سوره انعام، آیه ۹۸ و نیز سوره نساء، آیه ۱؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۹ و سوره زمر، آیه ۶ همین مضمون را دارند، هم چنین آیاتى که خطاب «بنى آدم» به انسانها مىکند، مثل، سوره اعراف، آیه ۲۷ و ۳۵، سوره یس، آیه ۶۰، سوره اسراء، آیه ۷۰٫
- تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۲۴۵٫
- ر.ک: على مشکینى، تکامل در قرآن، ص ۴۷-۴۴٫
- سوره آل عمران، آیه ۵۹٫
- سوره الرحمن، آیه ۱۴٫
- تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۴۳۵؛ تکامل در قرآن، ص ۵۵٫
- تکامل در قرآن، ص ۵۵٫
- سوره نحل، آیه ۴، و نیز سوره یس، آیه ۷۷، سوره نجم، آیه ۶۶ به همین مضمون وارد شده است.
- سوره کهف، آیه ۳۷ و ر.ک: سوره فاطر، آیه ۱۱٫
- سوره انفطار، آیه ۷ ـ ۸٫
- سوره علق، آیه ۲۱٫
- ر.ک: سید محمد حسین طباطبایى، تفسیر المیزان، ج ۱۶، ص ۲۶۳ و ۲۶۹٫
- ر.ک: على مشکینى، تکامل در قرآن، ص ۸ – ۹٫
https://www.andishemotahar.ir/?p=10953